مکتب پوستر لهستان
مکتب پوستر لهستان
لهستان كشوري است كه به خاطر طراحي پوسترهاي فيلم مشهور است .در طي دودهه پس از جنگ جهاني دوم ،لهستان جزوچند كشوري بود كه سبك ملي ويژهاي را درگرافيك توسعه داد .گرافيك اين كشور با انعكاس فرهنگ بومي خود در آثار "تاديوس گرونووسكي " Tadeusz Gronowski تاثيرسبك كاساندررا مخصوصا در پوستر تبليغاتي "مادهي شويندهي راديون " نشان ميدهد. اين پوستر كه برندهي جايزهي بزرگ نمايشگاه " هنرهاي تزييني پاريس " در 1925 شد،گربهي سياهي را نشان ميداد كه در ا اثر پريدن در تشت لباسشويي سفيد شده است .
سبك پوسترهاي فيلم لهستان مدرن بود، اما ردپايي از آوانگارد سال 1930 لهستان در آنها ديده نميشد.مدرنيسم در آثار حروف چيني "هنريك برلوي "Henryk Berlewi كه داراي حروفي از نوع كانستراكتيويسم با نام "مكانو-فكتورا " Mechano-factura بود و در صفحه بندي مجلههاي "بلاك "Blok و "پرازنس "praesens توسط "ولاديسلاو استرزمينسكي " wladislaw strzeminski و"هنريك استازووسكي " Henryk stazewski و در آثار مونتاژ عكس هنرمند نابغه"ميزسيلاوززوكا "Mieczyslaw Szczuka و "ميزسيلاوبرمن " Mieczyslaw Beman( كه در 1927 فوت شد) ديده ميشود ."برمن "به عنوان يكي از اولين رهبران مدرسه طراحي پوستر لهستان مطرح شد و روش او در نحوهي استفاده از عكس در آن دوران كه بخصوص مواد تكثير عكس كم ياب بود، يك استثنا محسوب ميشد.
طرحهاي پوسترهاي لهستان شامل تصوير سازي نقاشي و حروف طراحي شده بودند .اين پوسترها كه در بيان بسيار صريح بودند، داراي سبك طبيعت گراي ساده ،بعضي تزييني و در بعضي موارد دراماتيك و با عناصر مافوق طبيعي (سوررئال)همراه بود كه بعضي اوقات مانند رويا به نظر ميرسيد و اغلب همراه با نوعي تخيل كابوسانه بود.به غير از "برمن " ،بزرگترين طراحان پس از جنگ "تديوس ترپكوفسكي “Tadeusz Trepkowski ،"هنريك تومازوفسكي " Henryk Tomaszewski"يان لنيكا "Jan Lenica "والدمار سويرزي "waldemar swierzy،"جوليان پالكا" Julian palka ،"اريك (هنريك)ليپينسكي "Eryk(Henryk)Lipinski،"ووجك فانگور"Wojciech fangor،"رومن سيزلويچ "Roman cieslewicz"ووجك زامزنيك"Wojciech Zamecznik و "استانيسلاوزامزنيك"Stanislaw Zamacznik بودند.آنها تحت حمايت بنگاه انتشاراتي دولتي (WAG) در يك سال بيش از دويست پوستر طراحي نمودند.با انتشار مجلهي "پراجكت "Projekt،آثار آنها قسمتي از فرهنگ مشوق ووسيلهاي براي آموزش هنر شد.
مديريت هنري WAG بر عهدهي "ژوزف مروزاك "Josef Mroszczak بود كه همراه با "تومازوفسكي "در آكادمي هنرهاي زيباي "ورشو" تدريس ميكرد. آنها وهمكارانشان از آزادي رقابت با ديگر كشورهاي اروپاي شرقي، به خصوص چكسلواكي و مجارستان كه مانند لهستان تا قبل از فاشيسم پوسترهاي ملي و سنتي مهمي داشتند و آوانگارد قوي پرورش داده بودند ،لذت ميبردند.
فن ليتوگرافي به خلاقيت هنري كمك كرد و سبك بخصوصي را به همراه آورد.علائم با دست طراحي شده ،كارهاي استادانه با حروف چاپي كه دربسياري از موارد ديده ميشد، عكاسيهاي بدون امضا و ساختارهاي هندسي طراح همه حاكي از حضور طراح در هنگام توليد اثر بود.اين سنت در آفيشهاي "ساويناك"در فرانسه نيز بچشم ميخورد.از 1963 ،"لنيكا" در فرانسه كارميكرد و"سيزلويچ " در پاريس بود .از اين جا گرما ، طنز و سنت هنرمندان لهستاني توسط گروه طراح "گراپوس"Grapus در دههي 1970 جلب شد و به صورت يك چرخهي پر از اطلاعات وبحث و مناظره تبديل شد.
هنرمندان مکتب پوستر لهستان:
در سال 1968 اولين موزه پوستر جهان در ورشو گشوده شد.دو سال قبل از آن ،لهستان اولين دو سالانهي پوستر بين المللي را برگزار كرده بود كه در طي سالهاي بعد معتبرترين رخداد از اين دست در جهان بود.
نزديكي زمان اين دو رخداد تصادفي نبود.در آن روزها ،لهستان به عنوان مركز قابل توجه هنر "ديوارو تابلو" شهرت داشت .ويژگي ممتاز و ارزش هنري اين نوع هنر باعث شد كه جهان بزودي شروع به صحت دربارهي مكتب پوستر لهستاني كند.
آغاز كار اين مكتب به اواخر دههي 1950 باز ميگردد ،زماني كه پس از سالها سلطه رئاليسم سوسياليستي –بر هنر ،حيات هنري در لهستان ناگهان بسيار هيجان ا نگيز شد .گرچه موفقيت معمولا پدران زيادي دارد اما در اين مورد ميتوانيم با صراحت تنها به يك نفر– نقاش ،طراح و هنرمند گرافيست ،هنريك توماشوفسكي اشاره كنيم .در حقيقت، او به سرعت پشتيباني جوانان و هنرمندان بسيار مستعد را بدست آورد، هنرمنداني كه سالها خود را وقف هنر پوستر كرده بودند.
مهمترين هنرمندان مكتب پوستر لهستان عبارت بودند از :Mroszczak Jozef
,Jan Lenica ,Jan Melodozeniec,Waldemar Swierzy, Starowieyski
Franciszek ,Wojciech Zamecznik.
درباره ي پديدهي پوستر لهستان تامل بسياري شده است . به نظر ميآيد كه موفقيت اين مكتب بايد به شرايط هنري و اجتماعي مربوط باشد :اجتماعي ، به علت فضاي سياسي خوب كشور در آن سالها و از سوي ديگر ،رقابت نهادها و بخصوص نهادهاي فرهنگي براي سفارش پوسترهنرمندان معروف .سالها هيچ نوع فيلم،اپرا،نمايش تئاتر ،كنسرت ، فستيوال و يا هيچ رخداد عمومي ديگر بدون پوستر برگزار نشد . والدمار اشويرژي به خاطر ميآورد:"سالهايي بود كه هر هفته يك پوستر درست ميكردم،و حتي غالبا مجبور بودم دستمزد خود را كاهش دهم."موزه پوستر ،چند هزار پوستر لهستاني را كه بين سالهاي 1956و 1963 ساخته شده جمع آوري كرده است.
بزودي پوستر به يكي از عناصر فرهنگي توده مردم تبديل شد ونهضت كلسيونرها بطور وسيعي گسترش يافت.گالريهايي بودند كه درفروش پوستر تخصيص يافتند، و اين هنگامي بود كه در روزنامه پرطرفدارZycie Warszawy سالها مسابقه بهترين پوستر ماه و سال را برگزار ميكرد كه در آن خوانندگان ،داوران مسابقه بودند .پوسترهاي ارزان قيمت به آپارتمانهاي مردم لهستان وارد شدند :مردم آنها را روي ديوارها ،درها و حتي در دستشوئي ميآويختند .دو سالانهي پوستر درورشو ،جمعيتي عظيم از بازديدكنندگان را به خود جلب كرد.
جاي تعجب نيست كه اولياءامور سوسياليستي از پوستر به عنوان يك وسيله تبليغي استفاده و هنرمندان را مامور تجليل از وقايعي مانند روز كاگر ، كنگرههاي حزبي ، جشنهاي ساليانه و تشريفات ميكردند.طراحان پيشرو پوستر لهستان در مقابل وسوسهها ايستادند ،ديگران كه گاه آثارهنري برجسته اي ارائه ميكردند، تسليم شدند( مثلا پوستر معروف اثر استارويسكي كه لنين را به تصوير كشيده است.)
اما اين موفقيت ،بنيانهاي قدرتمند هنري خود را داشت.صرفا هنرمندان گرافيك نبودند كه مكتب پوستر لهستان را پايه گذاشتند،بلكه هنرمندان ديگر نيز در اين امر دخالت داشتند .زيرا مطمئنا ،اين مكتب يك مكتب داراي معيارهاي ثابت نبود، ونمايندگان آن فرمهاي بياني مختلفي رابه كار گرفتند:هنر يك توماشفسكي به خاطر استفاده ظريف از وسيله هاي بياني ، آبسترههاي روشنفكرانه وسمبلهاي مهذب مشهور بود.استارويسكي فاضل،دوست داشت كه بيننده راشوكه كند.
او از موتيفهاي سورئاليستي اجتناب نكرد، وبا رغبت به نحوه بيان نقاشي دوران گذشته رجوع كرد .اشويورژي استاد استفاده از رنگهاي تند و تخت به پاپ آرت شاعرانه نزديك بود .ملودوژينس با استفادهاي كارآمد ازخطوط و نقاط ساده و تقريبا كودكانه،با هوشياري به بدويت وفادار ماند.
همهي اين هنرمندان ، خصوصيات مشابهي داشتند اما موارد زيادي به وجود داشت كه هر كار هركدام را ازهم تفكيك ميكرد،زيرا همهي آنان به نحوه بيان خود دست يافته بودند و حتي از فاصله دور آثارشان بلافاصله از هم قابل تشخيص بود.اما در همان زمان، چيزي بسيار مهم براي ايجاد يك حلقه ارتباطي بين آنها وجود داشت،چيزي كه مكتب لهستاني رابوجود آورد، چيزي واقعي و ممتاز .
يك دليل اين بود كه همهي آنها پوسترهاي بلند پروازانه اي ميساختند و از عامه مردم انتظار ايجاد ارتباط و درك علائم ،سمبولها و كنايهها را داشتند .پوسترهاي لهستاني ،قطعات هنري كوچكي ميآفريدند كه در عين حال معاماهاي مصور ،لابيرنت هاي روشنفكرانه و بازيهاي پنهان و پيدا نيز بودند. پوسترها به تنها به احساسات ،بلكه به عقلانيت نيز ميپرداختند .نظاره گران نيازمند انديشيدن بودند.
دردههي 1970 نسلي از هنرمندان جوان درزمينهي هنر طراحي پوستر طغيان كردند.اين گروه كه از حركتهاي دانشجوئي نشات گرفته بودند، تمركز خود رابرروي هنرهاي مفهومي گذاشتند.رهبري آن ها را هنرمنداني چون Rafal Oibinski معترض وتند رو و گروهي كه به نام Wroclaw معروف بود وتوسط Eugeniusz Get- stankiewicz ,Jan Jaromir Aleksium ,Jerzy Czerniawski,JanSawka هدايت ميشد، در دست داشتند.مشخصات اصلي آنهارا ميتوان تيز بيني ،توصيف متفكرانه از واقعيت ، حساسيت نسبت به اتفاعات اجتماعي ،ناسازگاري مخصوص ومشاجره توصيف كرد.
دراويل دهه 1980 هنرمندان جوان به موفقيتهايي نايل آمدند .يكي از آنها كه به شهرت زيادي رسيد Stasys Eidrigevicius يك ليتوانيايي كه در لهستان زندگي ميكرد،بود .او روياهاي بيهمتاي دنياي خاطرات خود و داستانهاي پريان رادر هنر پوستر مطرح كرد اشكال غمگين نيمي انسان و نيمي عروسك،با چشمان درشت همواره متعجب كه خانههايي چوبي را پر كرده بودند،روي پرچينهاي خيابانها و تابلوهاي آگهي شهرهاي لهستان ظاهر شد.Wiktor sadowski مرد جوان ديگري بود با استعدادهاي زياد در هنر پوستر سازي پوسترهاي مصور اوشبيه آبرنگهاي تيره وتار بودند،و مانند آثارstasys مملو ازنوستالوژي ومعما.
و بالاخره ، Andrzej pagowski در نظر بعضيها آخرين نماينده مكتب پوستر لهستان است،در نظر ديگران – اولين هنرمند پوستر دوران جديد .pagowski در اواخر دهه هفتاد به پوستر روي آورد.دورههاي بود كه در هر سال تقريبا يك صد پوستر ميساخت.برخلاف اسلاف خود،سبك متمايز باري خودش نداشت،سبكي كه به سادگي قابل تشخيص باشد.در عوض آزادانه از تجربه وسيع مكتب لهستان استفاده ميبرد .در پوسترهايش از همه فرمها پيروي ميكرد ،همه گرايشها و سبك و فنون در آثارش باهم تركيب ميشد .وي به راحتي از رياضت گرايي افراطي به كثرت باروك ميل ميكرد ونوستالوژي ،چيزهاي عجيب و غريب ،هجو و خشونت را به بازي ميگرفت.
همانقدر كه تعيين شروع كار براي مكتب پوستر لهستان بسيار راحت است .تعيين پايان كار اين مكتب همانقدر دشوار است .اگر زيبا شناسي ظريف،معناي تركيبي و بلند پروازي براي ارائه مضامين دشوار را بر روي كاغذ به عنوان وجه مشخصه اين مكتب بپذيريم .بنابراين "مرگ تدريجي "پوستر لهستان با ظاهر شدن موفقيت آميز هنر كساني چون Sawka,Olbinski,Aleksiun در سطح جهاني آغاز شد.هر چنداگربپذيريم كه وجه تمايز مكتب لهستان،فرد گرايي و ذهن گرايي نمايندگان اين مكتب، ره يافت بسيار ويژه آنان به موضوع،مهارت فوق العاده و آخر از همه كه كم اهميت تر از بقيه نيست، ارزش تصويري آثار آنان است ،پس ميتوان ادعا كرد كه اين مكتب با نمايندگاني همچون Eidrigevicius,sadowski,pagowski سالهاي بيشتري ادامه داشت.
همان موقعيت هاي اجتماعي وسياسي كه زماني در ايجاد مكتب پوسترلهستان موثر بودند، در افول آن نيزموثر بودند.دراوايل دهه 90 بازار پوستر به سرعت روبه كاهش گذاشت .تئاتر ها واپراها وعاملان توزيع فيلم به سبب كمبود بودجه پوستر را كنار گذاشتند .در خيابانها پلاكاردها وبيل بوردهاي وارداتي بيروح ،جاي پوسترهاي كوچك هنري را گرفت.عكس هاي خوش آب ورنگ جاي طراحي پوستر را گرفت و برآن پيروز شد.
در نتيجه اين وضع هنرمندان گرافيك متفرق شدند.بسياري از هنرمندان برجسته مثل Lenica ,Szybo,fangor,sawka,Olbinski دست به مهاجرت زدند.ديگران مثل Aleksiun,Starowieyski,pagowski,Eidrigevicius,Get-stankiewicz علاقهي خود را به توليد پوستر از دست داده و به نقاشي وگرافيك سفارشي روي آوردند.
اما تغيير در گرافيك سفارشي جهان نيز در افول مكتب پوستر لهستان موصر بوده است تبليغات خياباني امروزه نياز به هنرمند ندارد بلكه صنعتگران ميخواهد كه سفارشات مشتريان را به نحو احسن اجرا كنند .هيچ كس از هنرمند انتظار بصيرت هنرمندانه ندارد.پيام لازم نيست كه تمثيلي ومبهم باشد بلكه موثر و صريح بودن آن كافي است.
و بدين ترتيب است كه زيبايي تصويري فرهيخته ،جاي خود را عموما به "طراحي صريح " داده است،كه در آن مدآگاهانه به عنوان منبع خلاقيت، سيلقه بد به عنوان ابزار ،بهم ريختگي كمپوزسيون ،فرم بيان و بدويت، لحن بيان ميباشد .آيا اين بدين معني است كه پوستر لهستان هرگز قادر نخواهد بود افتخارات پيشينش را از نو بازيابد؟
نظرات شما عزیزان:
.gif)
.gif)